امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inadmissible

ˌɪnədˈmɪsəbl ˌɪnədˈmɪsəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ناروا، غیرجایز، ناپسندیده، تصدیق‌نکردنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Your excuse is inadmissible.
- بهانه‌ی شما پذیرفتنی نیست.
- inadmissible evidence
- (حقوق) شواهد ناپذیرفتنی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inadmissible

  1. adjective not appropriate
    Synonyms:
    exceptionable ill-favored ill-timed immaterial improper inappropriate inapt incompetent inept irrelevant malapropos objectionable unacceptable unallowable unbecoming undesirable unfit unqualified unreasonable unsatisfactory unseemly unsuited unwanted unwelcome
    Antonyms:
    acceptable admissible allowable appropriate

ارجاع به لغت inadmissible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inadmissible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inadmissible

لغات نزدیک inadmissible

پیشنهاد بهبود معانی