با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Inadequately

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور ناکافی، به‌طور نامناسب
- Staff were inadequately trained and failed to carry out their duties.
- کارکنان به‌طور نامناسب آموزش دیده بودند و نتوانستند وظایف خود را انجام دهند.
- Security checkpoints are inadequately staffed.
- ایست‌های بازرسی امنیتی به اندازه‌ی کافی پرسنل ندارند.
adverb
(مبلغ و مقدار) به‌طور بسیار کم
- Our scientific research is inadequately funded.
- مقدار بسیار کمی بودجه به طرح علمی ما اختصاص یافته است.
- Their expenses have been inadequately reimbursed.
- بازپرداخت هزینه‌های آن‌ها به‌طور بسیار کم انجام شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inadequately

  1. adverb insufficiently
    Synonyms: not enough, partly, partially, incompletely, scantily, deficiently, perfunctorily, ineffectively, inefficiently, ineptly, ineffectually, incompetently, meagerly, badly

ارجاع به لغت inadequately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inadequately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inadequately

لغات نزدیک inadequately

پیشنهاد بهبود معانی