امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Incline

ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn ɪnˈklaɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    inclined
  • شکل سوم:

    inclined
  • سوم‌شخص مفرد:

    inclines
  • وجه وصفی حال:

    inclining
  • شکل جمع:

    inclines

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
خم کردن، کج کردن، متمایل شدن، مستعد شدن، سرازیرکردن، شیب دادن، متمایل کردن، شیب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The land inclines toward the shore.
- زمین به سوی رودخانه شیب دارد.
- He inclined his head toward the speaker in order to hear better.
- او برای بهتر شنیدن سر خود را به سوی ناطق خم کرد.
- As we grow older we incline to traditional ways.
- پیرتر که می‌شویم به روش‌های سنتی گرایش بیشتری پیدا می‌کنیم.
- Increased knowledge inclines one to further reading.
- دانش فزاینده انسان را متمایل به مطالعه‌ی بیشتر می‌کند.
- He inclines toward Pari but his father wants him to marry Pari's sister.
- او پری را ترجیح می‌دهد، اما پدرش می‌خواهد که او با خواهر پری ازدواج کند.
- He inclined the shovel against the wall.
- او بیل را به دیوار تکیه داد.
- a sharp incline
- شیب تند
- inclined drilling
- حفاری مایل
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incline

  1. noun slope
    Synonyms:
    acclivity approach ascent cant declivity descent dip grade gradient inclination lean leaning plane ramp rise slant tilt
  1. verb tend toward
    Synonyms:
    affect be disposed bend be partial be predisposed be willing bias drive favor govern gravitate toward impel induce influence lean to look make willing move not mind persuade predispose prefer prejudice prompt sway turn verge
  1. verb bend, lean
    Synonyms:
    aim bevel bow cant cock deviate diverge heel lay level list lower nod point recline skew slant slope stoop tend tilt tip train turn veer yaw

Collocations

  • incline one's ear

    گوش فرا دادن، (با دقت یا توافق) گوش دادن

لغات هم‌خانواده incline

  • verb - transitive
    incline

ارجاع به لغت incline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incline

لغات نزدیک incline

پیشنهاد بهبود معانی