با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Incommunicado

ˌɪnkəˌmjuːnɪˈkɑːdoʊ ˌɪnkəmjuːnɪˈkɑːdəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adverb
بدون وسایل ارتباط، در حبس مجرد
- prisoners who were held incommunicado
- زندانیانی که بدون ارتباط به خارج محبوس شده بودند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incommunicado

  1. adjective silenced
    Synonyms: sequestered, secluded, isolated

ارجاع به لغت incommunicado

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incommunicado» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incommunicado

لغات نزدیک incommunicado

پیشنهاد بهبود معانی