امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Indocility

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تعلیم‌ناپذیری، سرکشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indocility

  1. noun The quality or condition of being unruly
    Synonyms:
    disorderliness fractiousness intractability intractableness obstinacy obstinateness obstreperousness recalcitrance recalcitrancy refractoriness uncontrollability uncontrollableness ungovernableness unmanageability unruliness untowardness wildness nonobedience

ارجاع به لغت indocility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indocility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indocility

لغات نزدیک indocility

پیشنهاد بهبود معانی