با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Inebriated

ɪˈniːbrieɪtɪd ɪˈniːbrieɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    inebriates
  • وجه وصفی حال:

    inebriating
  • صفت تفضیلی:

    more inebriated
  • صفت عالی:

    most inebriated

معنی

adjective
مست
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inebriated

  1. adjective drunk
    Synonyms: blind drunk, bombed, boozy, high, inebriate, intoxicated, loaded, plastered, smashed, tight, tipsy, under the influence, wasted
    Antonyms: sober, straight

ارجاع به لغت inebriated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inebriated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inebriated

لغات نزدیک inebriated

پیشنهاد بهبود معانی