امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Infamous

ˈɪnfəməs ˈɪnfəməs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more infamous
  • صفت عالی:

    most infamous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
رسوا، بدنام، مفتضح، پست، نفرت‌انگیز شنیع، رسوای یاور، ننگین، بدنام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- an infamous thief
- دزد رسوا
- The commander was infamous for his cruelty.
- ظلم فرمانده او را بدنام کرده بود.
- infamous conduct
- رفتار ننگ‌آور
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد infamous

  1. adjective shameful, bad in reputation
    Synonyms:
    abominable atrocious base caitiff contemptible corrupt degenerate despicable detestable disgraceful dishonorable disreputable egregious evil flagitious foul hateful heinous ignominious ill-famed iniquitous loathsome miscreant monstrous nefarious notorious odious offensive opprobrious outrageous perverse questionable rotten scandalous scurvy shady shocking sorry unhealthy vicious vile villainous wicked
    Antonyms:
    dignified glorious good innocent moral perfect principled pure respectable righteous virtuous

لغات هم‌خانواده infamous

ارجاع به لغت infamous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infamous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/infamous

لغات نزدیک infamous

پیشنهاد بهبود معانی