امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Infantine

American: ˈɪnfənˌtaɪn British: ˈɪnfəntaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
کودکانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد infantine

  1. adjective Of or like a baby
    Synonyms:
    infantile babyish cherubic childlike

ارجاع به لغت infantine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infantine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/infantine

لغات نزدیک infantine

پیشنهاد بهبود معانی