امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Infarct

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پزشکی ناحیه‌ای که در اثر وقفه گردش خون در رگ بافت‌های آن مرده باشد، دچار انفارکتوس link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد infarct

  1. noun Localized necrosis resulting from obstruction of the blood supply
    Synonyms:
    infarction

ارجاع به لغت infarct

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infarct» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/infarct

لغات نزدیک infarct

پیشنهاد بهبود معانی