با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Inflatable

ɪnˈfleɪtəbl ɪnˈfleɪtəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بادکردنی، بادی، قابل باد کردن، تورم‌پذیر
- an inflatable boat
- قایق بادی
- The inflatable pool was perfect for cooling off on a hot summer day.
- استخر بادی برای خنک شدن در یک روز گرم تابستانی عالی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده inflatable

ارجاع به لغت inflatable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inflatable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inflatable

لغات نزدیک inflatable

پیشنهاد بهبود معانی