امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inhaler

ɪnˈheɪlər ɪnˈheɪlə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    inhalers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
افشانه، اسپری تنفسی، اسپری آسم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She always carries her inhaler in her backpack.
- او همیشه اسپری آسمش را در کوله‌پشتی خود حمل می‌کند.
- The doctor prescribed a new inhaler for his asthma.
- دکتر برای آسم او یک اسپری تنفسی جدید تجویز کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inhaler

  1. noun A dispenser that produces a chemical vapor to be inhaled in order to relieve nasal congestion
    Synonyms:
    inhalator

ارجاع به لغت inhaler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inhaler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inhaler

لغات نزدیک inhaler

پیشنهاد بهبود معانی