با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Insculp

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
قلم زدن، کندن، حکاکی کردن، گراور کردن، مجسمه‌سازی کردن، نشاندن، جایگیر کردن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت insculp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insculp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insculp

لغات نزدیک insculp

پیشنهاد بهبود معانی