با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Intensely

ɪnˈtensli ɪnˈtensli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb C2
به‌شدت، شدیداً، قویاً
- This book is intensely personal.
- این کتاب به‌شدت خصوصی است.
- His strongest criticism is reserved for his father, whom he disliked intensely.
- شدیدترین انتقادات او متوجه پدرش است که شدیداً از او متنفر بود.
adverb
با جدیت
- The first time I watched the documentary, all I saw was these four people talking intensely about their music.
- نخستین بار که مستند را تماشا کردم، تنها چیزی که دیدم این بود که این چهار نفر با جدیت درباره‌ی موسیقی خود حرف می‌زدند.
- "I give you my word," she said intensely.
- با جدیت گفت: «به شما قول می‌دهم.»
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intensely

  1. adverb deeply
    Synonyms: profoundly, strongly, very, fiercely, vehemently

لغات هم‌خانواده intensely

ارجاع به لغت intensely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intensely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intensely

لغات نزدیک intensely

پیشنهاد بهبود معانی