با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Intercurrent

ˌɪntərˈkɜːrənt ˌɪntərˈkɜːənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
در میان آینده، مداخله‌کننده، در میان چیزهای دیگر رخ‌دهنده، تداخل‌کننده
- intercurrent infection
- عفونت همایند
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت intercurrent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intercurrent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intercurrent

لغات نزدیک intercurrent

پیشنهاد بهبود معانی