Intersection
ˌɪnt̬ərˈsekʃn
ˌɪntəˈsekʃn / / ˈɪntəsekʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
شکل جمع:
intersections
معنی و نمونه‌جمله
noun
تقاطع، چهارراه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- پمپ بنزین در محل تقاطع سه‌راه اصلی قرار دارد.
مترادف و متضاد intersection
-
noun crossroadsSynonyms:circle cloverleaf crossing crosswalk crossway interchange junction stop
Collocations
-
(ریاضی) مقطع مجموعه‌ها
ارجاع به لغت intersection
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «intersection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intersection
لغات نزدیک intersection
- - intersect
- - intersecting road
- - intersection
- - intersection of sets
- - intersectional