امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Invisibility

    ˌɪnˌvɪzəˈbɪləti ɪnˌvɪzəˈbɪlɪti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    ناپدیدی، نامریی بودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد invisibility

    1. noun The quality of not being perceivable by the eye
      Synonyms:
      invisibleness obscurity concealment camouflage indistinctness imperceptibility seclusion latency cloudiness haziness fogginess mistiness duskiness nebulousness darkness gloominess gloom insubstantiality incorporeality immateriality intangibility disappearance vagueness indefiniteness indiscernibility indistinguishability unnoticeability
      Antonyms:
      visibility

    ارجاع به لغت invisibility

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «invisibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/invisibility

    لغات نزدیک invisibility

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid