با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Iud

ˌaɪ juː ˈdiː ˌaɪ juː ˈdiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

abbreviation
ابزار درون‌زهدانی (برای جلوگیری از آبستنی)، وسیله (ضدبارداری) داخل رحمی (IUCD هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد iud

  1. noun Contraceptive device consisting of a piece of bent plastic or metal that is inserted through the vagina into the uterus
    Synonyms: intrauterine-device

ارجاع به لغت iud

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iud» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/iud

لغات نزدیک iud

پیشنهاد بهبود معانی