با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Juiciness

ˈdʒuːsinəs ˈdʒuːsinəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
آبداری، آبدار بودن
- I really like the juiciness and the taste of ripe pears.
- من آبدار بودن و طعم گلابیِ رسیده را بسیار دوست دارم.
- The juiciness of the meat is well preserved with this method of cooking.
- با این روش پخت، آبدار بودن گوشت به‌خوبی حفظ می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد juiciness

  1. noun A juicy appetizingness
    Synonyms: succulence, delectableness, succulency

لغات هم‌خانواده juiciness

ارجاع به لغت juiciness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «juiciness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/juiciness

لغات نزدیک juiciness

پیشنهاد بهبود معانی