امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Jumble

ˈdʒʌmbl ˈdʒʌmbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    jumbled
  • شکل سوم:

    jumbled
  • سوم‌شخص مفرد:

    jumbles
  • وجه وصفی حال:

    jumbling
  • شکل جمع:

    jumbles

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb
کیک کوچک شبیه حلقه، درهم آمیختگی، شلوغی، تکان‌تکان خوردن، سواری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Books, shoes, dolls and clothes were jumbled together.
- کتاب و کفش و عروسک و لباس روی هم تلمبار شده بود.
- Files and papers were jumbled together on his desk.
- پرونده‌ها و اوراق مختلف به‌طور درهم‌و‌برهم روی میزش انباشته شده بود.
- a jumble of broken china dishes
- توده‌ی درهم‌وبرهمی از ظروف چینی شکسته
- Fear jumbled his thoughts.
- ترس افکار او را به‌هم زده بود.
- jumbled memories
- خاطرات آشفته
- her mind was filled with a jumble of ideas
- مغزش پر از اندیشه‌های آشفته بود
- The students jumbled through the door.
- دانشجویان بدون نظم و ترتیب از در عبور کردند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jumble

  1. noun hodgepodge
    Synonyms:
    assortment chaos clutter confusion derangement disarrangement disarray disorder farrago gallimaufry garbage goulash hash litter medley mélange mess miscellany mishmash mixture muddle olio pastiche patchwork potpourri salmagundi scramble shuffle snarl tangle tumble
    Antonyms:
    order organization
  1. verb mix up, confuse
    Synonyms:
    clutter confound derange disarrange disarray dishevel disorder disorganize disturb entangle foul up mess up mistake muddle rummage shuffle snarl tangle tumble
    Antonyms:
    arrange clear up order organize

Collocations

  • jumble sale

    حراج اشیای متفرقه و دست دوم

ارجاع به لغت jumble

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jumble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jumble

لغات نزدیک jumble

پیشنهاد بهبود معانی