امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Justify

ˈdʒʌstɪfaɪ ˈdʒʌstɪfaɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    justified
  • شکل سوم:

    justified
  • سوم‌شخص مفرد:

    justifies
  • وجه وصفی حال:

    justifying

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
قضاوت کردن، تبرئه کردن، تصدیق کردن، حق دادن به

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- God justifies with his goodness and grace anyone who comes to Him.
- خداوند با نیکی و رحمت خود هر کسی را که به او روی آورد مورد عفو قرار می‌دهد.
verb - transitive
(رفتار، عمل) توجیه کردن، موجه دانستن، موجه جلوه دادن، (شخص) عمل...را توجیه کردن
- No argument can justify a war.
- هیچ استدلالی نمی‌تواند جنگ را توجیه کند.
- (John Milton) ... justify the ways of God to man
- ... توجیه کردن رفتار خدا نسبت به بشر
- His dishonesty justified my previous suspicions.
- نادرستی او سوءظن‌های قبلی مرا توجیه کرد.
- Your absences are not justified.
- غیبت‌های شما موجه نیست.
- They were trying to justify their executions of people without trial.
- آنان می‌کوشیدند اعدام افراد محاکمه نشده را توجیه کنند.
- Ends do not justify means.
- هدف وسیله نیل به آن را توجیه نمی‌کند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - transitive
(چاپ) فاصله‌بندی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد justify

  1. verb legitimize, substantiate
    Synonyms:
    absolve acquit advocate alibi answer for apologize for approve argue for assert be answerable for bear out brief claim clear condone confirm contend cop a plea countenance crawl defend do justice to establish exculpate excuse exonerate explain favor legalize maintain make allowances make good palliate pardon plead rationalize rebut show cause speak in favor square stand up for support sustain uphold validate verify vindicate warrant

لغات هم‌خانواده justify

  • verb - transitive
    justify

ارجاع به لغت justify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «justify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/justify

لغات نزدیک justify

پیشنهاد بهبود معانی