امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Keep One's Head Above Water

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom C2
(با وجود خطر، گرفتاری مالی و...) خود را سر پا نگه داشتن، گلیم خود را از آب بیرون کشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Despite so many responsibilities, she worked hard to keep her head above water.
- علی‌رغم مسئولیت‌های بسیار، او سخت تلاش کرد تا خود را سر پا نگه دارد.
- After losing his job, he took on freelance projects to keep his head above water.
- پس‌از از دست دادن شغل خود، او پروژه‌های فریلنسری بر می‌داشت تا گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
- In the chaos of life, it’s important to find ways to keep your head above water.
- در دوران آشوب زندگی، مهم است که برای سرپا نگه داشتن خود راه‌هایی را پیدا کنید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد keep one's head above water

  1. idiom to just be able to manage, especially when you have financial difficulties

ارجاع به لغت keep one's head above water

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «keep one's head above water» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/keep-ones-head-above-water

لغات نزدیک keep one's head above water

پیشنهاد بهبود معانی