امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Knoll

noʊl nəʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
نوک تپه، قله، تیزی یا برآمدگی خاک از آب، ماهور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a grassy knoll
- پشته‌ی پوشیده از چمن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد knoll

  1. noun small hill
    Synonyms:
    acclivity ascent bluff butte cliff drift dune elevation esker headland heap highland hillock hilltop hummock inclination incline knoll mesa mound mount precipice prominence promontory ridge rise slope summit

ارجاع به لغت knoll

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «knoll» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/knoll

لغات نزدیک knoll

پیشنهاد بهبود معانی