امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Laceration

ˌlæsəˈreɪʃn ˌlæsəˈreɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    lacerations

معنی

noun
دریدگی، پارگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد laceration

  1. noun cut, wound
    Synonyms: gash, injury, lesion, pierce, rip, slash, slice, slit, stab, tear

ارجاع به لغت laceration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «laceration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/laceration

لغات نزدیک laceration

پیشنهاد بهبود معانی