با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Lattermost

American: ˈlætʌrˌmoʊst British: ˈlætəməʊst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(نادر) آخرین (از نظر نوبت یا ترتیب)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lattermost

  1. adjective Bringing up the rear
    Synonyms: endmost, hindermost, hindmost, last, rearmost

ارجاع به لغت lattermost

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lattermost» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lattermost

لغات نزدیک lattermost

پیشنهاد بهبود معانی