امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Leisurely

ˈliːʒərli ˈleʒəli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more leisurely
  • صفت عالی:

    most leisurely

معنی و نمونه‌جمله

adjective adverb
بافراغت خاطر، تفریحانه، به‌آهستگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He made a leisurely tour of the palace and its gardens.
- او در کاخ و باغ‌های آن با‌آسودگی به گردش پرداخت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leisurely

  1. adjective casual, unhurried
    Synonyms:
    comfortable delayed deliberate dilatory easy free gentle laggard laid-back languid lax lazy relaxed restful slack slackened slow slow-moving unhasty
    Antonyms:
    hectic hurried
  1. adverb casually, unhurriedly
    Synonyms:
    at one’s convenience at one’s leisure calmly comfortably composedly deliberately dilatorily easily gradually inactively indolently laggardly langorously languidly lazily lethargically lingeringly listlessly slowly sluggishly taking one’s time tardily torpidly with delay without haste
    Antonyms:
    hectically hurriedly

ارجاع به لغت leisurely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leisurely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leisurely

لغات نزدیک leisurely

پیشنهاد بهبود معانی