امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Likely

ˈlaɪkli ˈlaɪkli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more likely
  • صفت عالی:

    most likely

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
محتمل، باورکردنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
adjective
راست‌نما
- a likely cause of his absence
- علت احتمالی غیبت او
- It is likely to rain.
- احتمال دارد باران بیاید (باران محتمل است).
- He is not likely to win.
- احتمال برنده شدن او کم است.
- a likely choice for that job
- گزینش شایسته‌ای برای آن شغل
- a likely youth
- جوان خوش‌آتیه
- She will very likely go.
- احتمال زیاد دارد که برود.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
adverb
احتمالی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد likely

  1. adjective probable, apt, hopeful
    Synonyms:
    acceptable achievable anticipated assuring attainable believeable conceivable conjecturable credible destined disposed expected fair favorite feasible given to imaginable inclined in favor of inferable in the cards in the habit of liable odds-on on the verge of ostensible plausible possible practicable predisposed presumable promising prone rational reasonable seeming subject to supposable tending thinkable true up-and-coming verisimilar workable
    Antonyms:
    implausible inapt unforeseeable unlikely
  1. adverb probably
    Synonyms:
    assumably doubtless doubtlessly in all likelihood in all probability like as not most likely no doubt presumably presumptively prima facie seemingly to all appearances
    Antonyms:
    improbably unlikely

لغات هم‌خانواده likely

  • adjective
    likely
  • adverb
    likely

ارجاع به لغت likely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «likely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/likely

لغات نزدیک likely

پیشنهاد بهبود معانی