امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lukewarm

ˈluːkwɔːrm ˌluːkˈwɔːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
نیمگرم، ولرم، ملول، غیرصمیمی، بی‌اشتیاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- I hate lukewarm tea.
- از چای ولرم خیلی بدم می‌آید.
- They were lukewarm toward my proposal.
- نسبت به پیشنهاد من شوق و ذوقی نشان ندادند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lukewarm

  1. adjective slightly heated
    Synonyms:
    blood-warm milk-warm tepid warm warmish
    Antonyms:
    chilly cool cooled
  1. adjective indifferent, unenthusiastic
    Synonyms:
    apathetic chilly cold cool halfhearted hesitant indecisive irresolute phlegmatic tepid uncertain uncommitted unconcerned undecided uninterested unresolved unresponsive wishy-washy
    Antonyms:
    enthusiastic excited happy interested warm

ارجاع به لغت lukewarm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lukewarm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lukewarm

لغات نزدیک lukewarm

پیشنهاد بهبود معانی