امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Malicious

məˈlɪʃəs məˈlɪʃəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more malicious
  • صفت عالی:

    most malicious

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
بداندیش، از روی بدخواهی، بدخواه، بدجنس، بدنهاد، دارای سوء نیت، بدسرشت، کینه‌توز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a malicious murderer.
- جانی بدسرشت.
- Some malicious rumors are circulating about his past.
- برخی شایعات بدخواهانه در‌باره‌ی گذشته‌‌اش درحال انتشار است.
adjective
بدخواهانه، از روی سونیت
- he took malicious pleasure in seeing me suffer.
- او از دیدن رنج من لذت بدجنسانه‌ای می‌برد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد malicious

  1. adjective hateful
    Synonyms:
    awful bad-natured baleful beastly bitter catty cussed deleterious despiteful detrimental envious evil evil-minded green green-eyed gross ill-disposed injurious jealous low malevolent malign malignant mean mischievous nasty noxious ornery pernicious petty poisonous rancorous resentful spiteful uncool vengeful venomous vicious virulent wicked
    Antonyms:
    benevolent friendly good kind likeable sympathetic thoughtful

ارجاع به لغت malicious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «malicious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/malicious

لغات نزدیک malicious

پیشنهاد بهبود معانی