امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Manufacturer

ˌmænjəˈfæktʃərər ˌmænjəˈfæktʃrə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    manufacturers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
تولید‌کننده، صاحب کارخانه، سازنده، فرآور، فروردگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- A famous manufacturer makes the product.
- تولید‌کننده‌ی مشهوری این محصول را می‌سازد.
- Germany is a major manufacturer of motorcars.
- آلمان سازنده‌ی اصلی ماشین است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد manufacturer

  1. noun A person or business that makes or builds something
    Synonyms:
    maker producer builder constructor assembler fabricator operator smith forger artificer erector craftsman corporation entrepreneur company manufacturing business

ارجاع به لغت manufacturer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manufacturer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/manufacturer

لغات نزدیک manufacturer

پیشنهاد بهبود معانی