با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Marina

məˈriːnə məˈriːnə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    marinas

معنی

noun
تفرجگاه ساحلی، لنگرگاه یا حوضچه مخصوص توقف قایق‌های تفریحی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد marina

  1. noun dock
    Synonyms: berth, boat basin, boatyard, harbor, landing, moorings, pier, port, quay, slip, wharf

ارجاع به لغت marina

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «marina» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/marina

لغات نزدیک marina

پیشنهاد بهبود معانی