گذشتهی ساده:
mastedشکل سوم:
mastedسوم شخص مفرد:
mastsوجه وصفی حال:
mastingشکل جمع:
mastsدر عرشهی اصلی کشتی، زیر دکل اصلی
(قدیمی) ناویگری، (خدمت) به عنوان ملوان، ملوانی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mast» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mast