با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mastic

ˈmæstɪk ˈmæstɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کندر رومی، مصطکی، نوعی بتونه یا چسب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mastic

  1. noun An evergreen shrub of the Mediterranean region that is cultivated for its resin
    Synonyms: mastic tree, lentisk, Pistacia lentiscus

ارجاع به لغت mastic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mastic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mastic

لغات نزدیک mastic

پیشنهاد بهبود معانی