با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Maxilla

mækˈsɪlə mækˈsɪlə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کالبدشناسی فک بالایی، فک فوقانی، برواره، ماگزیلا
- The maxilla plays a crucial role in the process of chewing food.
- فک بالایی نقش مهمی در فرایند جویدن غذا دارد.
- The maxilla is the upper jawbone in vertebrates.
- ماگزیلا استخوان فک بالایی در مهره‌داران است.
- The maxilla is one of the largest bones in the human skull.
- برواره یکی از بزرگ‌ترین استخوان‌های جمجمه‌ی انسان است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد maxilla

  1. noun The jaw in vertebrates that is fused to the cranium
    Synonyms: upper jaw, upper jawbone, maxillary

ارجاع به لغت maxilla

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maxilla» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/maxilla

لغات نزدیک maxilla

پیشنهاد بهبود معانی