با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Meal Ticket

    ˈmiːlˈtɪkət miːlˈtɪkɪt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    بلیط غذا، کوپن غذا
    (عامیانه) ممر درآمد، راه کار و کاسبی، وسیله‌ی امرار معاش
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد meal ticket

    1. noun source of subsistence
      Synonyms: cash cow, financial support, grubstaker, patron, staker, supporter

    ارجاع به لغت meal ticket

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «meal ticket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/meal ticket

    لغات نزدیک meal ticket

    پیشنهاد بهبود معانی