امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Mental Illness

ˌment̬l ˈɪlnəs ˌmentl ˈɪlnəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mental illnesses

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
بیماری روانی، مرض روانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The risk for Black people with mental illness is even higher, experts say.
- بنابه گفته‌ی متخصصان، خطرش برای سیاه‌پوستان مبتلا به بیماری‌های روانی بیشتر است.
- Opening up and talking about mental illness helps take the stigma away.
- صحبت کردن راجع به بیماری‌های روانی آزردگی آن‌ را از بین می‌برد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mental illness

  1. noun emotional disorder
    Synonyms:
    craziness delusions depression derangement disturbed mind emotional disorder emotional instability insanity loss of mind lunacy madness maladjustment mania mental disease mental disorder mental sickness nervous breakdown nervous disorder neurosis neurotic disorder paranoia personality disorder phobia psychopathy psychosis schizophrenia sick mind troubled mind unbalanced mind unsoundness of mind

ارجاع به لغت mental illness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mental illness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mental-illness

لغات نزدیک mental illness

پیشنهاد بهبود معانی