امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Methodic

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

از روی متد و روش، مرتب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد methodic

  1. adjective organized, precise
    Synonyms:
    all together analytical businesslike by the book by the numbers careful cut-and-dried deliberate disciplined efficient exact fixed framed in a groove logical methodized meticulous neat ordered orderly painstaking planned regular scrupulous set-up structured systematic tidy together well-regulated
    Antonyms:
    confused disorderly disorganized imprecise unmethodical/unmethodic

ارجاع به لغت methodic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «methodic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/methodic

لغات نزدیک methodic

پیشنهاد بهبود معانی