با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Midterm

ˈmɪdtɜrːm ˌmɪdˈtɜːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
میان دوره‌ای، نیمسالی، در وسط نیمسال یا ترم تحصیلی
- midterm exams
- امتحانات میان‌ترم
adjective noun
(عامیانه) امتحان وسط نیم سال
- Our midterms begin next week.
- هفته‌ی دیگر آزمون‌های میان نیم‌سالی ما آغاز می‌شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد midterm

  1. noun An examination administered in the middle of an academic term
    Synonyms: midterm examination, midterm exam

ارجاع به لغت midterm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «midterm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/midterm

لغات نزدیک midterm

پیشنهاد بهبود معانی