گذشتهی ساده:
monitoredشکل سوم:
monitoredسومشخص مفرد:
monitorsوجه وصفی حال:
monitoringشکل جمع:
monitorsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «monitor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monitor