امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Monolog

ˈmɑːnəlɑːɡ ˈmɒnlɒɡ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: monologue

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
سخن یا سخنرانی طولانی یک‌نفره، گفتار طولانی به‌صورت متکلم‌وحده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I stifled a yawn as she continued her monologue about her vacation experiences.
- هنگامی که او به سخن طولانی یک‌نفره‌ی خود در مورد تجربیات خود در تعطیلات ادامه می‌داد، خمیازه‌ام را فرو خوردم.
- He was used to talking in monologue.
- او عادت داشت متکلم‌وحده باشد.
noun countable
سینما و تئاتر مونولوگ، تک‌گویی
- The actor delivered a powerful monolog that left the audience in tears.
- این بازیگر تک‌گویی محکمی را ارائه داد که تماشاگران را به گریه انداخت.
- The character's monologue revealed her innermost thoughts and fears.
- مونولوگ این کاراکتر، درونی‌ترین افکار و ترس‌های او را آشکار کرد.
noun countable
ادبی نوشتاری که به‌صورت تک‌گویی نوشته شده است
- The author's latest work was a monolog that offered a deep exploration of the human psyche.
- تازه‌ترین اثر این نویسنده تک‌گویی‌ای بود که کاوش و شناسایی عمیقی از روان انسان ارائه می‌کرد.
- Her poems were monologues about unrequited love.
- اشعار او تک‌گویی‌هایی درباره‌ی عشق یک‌طرفه بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت monolog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monolog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monolog

لغات نزدیک monolog

پیشنهاد بهبود معانی