با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mood Swing

mud swɪŋ muːd swɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
روان‌پزشکی روان‌شناسی سلامت روان نوسان خلقی، تغییر خلقی
- I can't stand his constant mood swings.
- نمی‌توانم نوسانات خلقی مداوم او را تحمل کنم.
- She experiences extreme mood swings due to her hormonal imbalance.
- او به خاطر عدم تعادل هورمونی‌اش نوسانات خلقی شدیدی را تجربه می‌کند.
- A mood swing is a sudden or intense change in a person's emotional state.
- نوسان خلقی تغییری ناگهانی یا شدید در وضعیت عاطفی فرد است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت mood swing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mood swing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mood-swing

لغات نزدیک mood swing

پیشنهاد بهبود معانی