با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mortgagor

ˈmɔːrɡɪdʒər ˈmɔːɡɪdʒə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین mortgager نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار mortgagor رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
راهن، گروگذار
- The mortgagor signed a contract agreeing to repay the loan in full, with interest.
- راهن قراردادی را امضا کرد که در آن موافقت کرد وام را به‌طور کامل و با بهره بازپرداخت کند.
- The mortgager was unable to pay the monthly installments.
- گروگذار قادر به پرداخت اقساط ماهانه نبود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mortgagor

  1. noun The person who gives a mortgage in return for money to be repaid
    Synonyms: mortgager

ارجاع به لغت mortgagor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mortgagor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mortgagor

لغات نزدیک mortgagor

پیشنهاد بهبود معانی