امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Muttony

ˈmʌtəni ˈmʌtəni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(شبیه یا مربوط به) گوشت گوسفند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She enjoyed the muttony aroma wafting from the kitchen as dinner cooked.
- او از بوی گوشت گوسفندی که هنگام پختن شام از آشپزخانه می‌آمد لذت می‌برد.
- His muttony dish was a hit at the dinner party, delighting all the guests.
- غذای گوشت گوسفندی او در مهمانی شام مورد استقبال قرار گرفت و تمام مهمانان را به وجد آورد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت muttony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «muttony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/muttony

لغات نزدیک muttony

پیشنهاد بهبود معانی