امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Navicular

nəˈvɪkjələr nəˈvɪkjələ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
زورقی شکل، زورقی، استخوان ناوی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a navicular bone
- استخوان ناوسان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد navicular

  1. adjective Shaped like a boat
    Synonyms: scaphoid, cymbiform, hysteriform, hysterioid, nautiform, naviculiform, naviform
  2. noun The largest wrist bone on the thumb side
    Synonyms: scaphoid-bone, os scaphoideum

ارجاع به لغت navicular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «navicular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/navicular

لغات نزدیک navicular

پیشنهاد بهبود معانی