Neigh
neɪ
neɪ
neɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
گذشته‌ی ساده:
neighed -
شکل سوم:
neighed -
سوم‌شخص مفرد:
neighs -
وجه وصفی حال:
neighing -
شکل جمع:
neighs
معنی و نمونه‌جمله
noun
verb - transitive
verb - intransitive
شیهه کشیدن (مثل اسب)، شیهه اسب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- اسب کورش اول از همه شیهه کشید.
مترادف و متضاد neigh
-
verb Make a characteristic sound, of a horseSynonyms:nicker whinny call whicker
-
noun The characteristic sounds made by a horseSynonyms:nicker whicker whinny
ارجاع به لغت neigh
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «neigh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neigh
لغات نزدیک neigh
- - nehemiah
- - nehru
- - neigh
- - neighbor
- - neighborhood