با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Networking

American: ˈnetwɜrːkɪŋ British: ˈnetwɜːkɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    networked
  • شکل سوم:

    networked
  • سوم شخص مفرد:

    networks

معنی‌ها

noun
برقراری تماس با دیگران (برای کسب خبر و غیره)، شبکه‌سازی
noun
کامپیوتر شبکه بندی، همبندی (اتصال چند کامپیوتر و پایانه و غیره)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت networking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «networking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/networking

لغات نزدیک networking

پیشنهاد بهبود معانی