امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nobly

American: ˈnoʊbli British: ˈnəʊbli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more nobly
  • صفت عالی:

    most nobly

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
با شرافتمندی، بزرگ‌منشانه، با بزرگواری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a deed nobly done
- عملی که با شرافتمندی انجام شده
adverb
از اشراف، نجیب زاده وار
- He was nobly born.
- او از بزرگ‌زادگان بود.
adverb
شکوهمندانه، با جلال
- a nobly constructed building
- بنایی که مجلل ساخته شده است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nobly

  1. adjective Majestically
    Synonyms:
    regally magnificently magnanimously
  1. adjective Honorably
    Synonyms:
    fairly respectably honestly

ارجاع به لغت nobly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nobly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nobly

لغات نزدیک nobly

پیشنهاد بهبود معانی