امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nobody

ˈnoʊbɑːdi / / -bədi ˈnəʊbədi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    nobodies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun pronoun A2
هیچ‌کس، هیچ فرد، آدم بی‌اهمیت، آدم گمنام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- There is nobody home.
- هیچ‌کس خانه نیست.
- Nobody knows the future.
- هیچ‌کس آینده را نمی‌داند.
- He is a nobody.
- او هیچ‌کاره است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nobody

  1. noun unimportant person
    Synonyms:
    cipher insignificancy lightweight little guy menial nix nonentity nothing nullity parvenu small potato squirt upstart wimp zero zilch zip zippo
    Antonyms:
    somebody VIP
  1. noun person of little importance
    Synonyms:
    cipher insignificancy lightweight menial nix nothing parvenu small potato squirt upstart wimp zero zip
    Antonyms:
    somebody

Idioms

ارجاع به لغت nobody

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nobody» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nobody

لغات نزدیک nobody

پیشنهاد بهبود معانی