امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Noisome

ˈnɔɪsm ˈnɔɪsm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مضر، زیان‌بخش، بدبو، کریه، نامطلوب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a noisome environment
- محیط ناسالم
- a noisome smell
- بوی تعفن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد noisome

  1. adjective immoral, bad, offensive
    Synonyms:
    baneful dangerous deadly deleterious disgusting fetid foul harmful horrid hurtful injurious insalubrious insalutary loathsome malodorous mephitic mischievous nauseating noxious pernicious pestiferous pestilential poisonous putrid rank reeking repulsive sickening sickly smelly stinking unhealthful unhealthy unwholesome vile yucky
    Antonyms:
    good just moral upright

ارجاع به لغت noisome

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noisome» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/noisome

لغات نزدیک noisome

پیشنهاد بهبود معانی