امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Norwegian

ˌnɔˈrwiːdʒən nɔːˈwiːdʒən nɔːˈwiːdʒən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

نروژی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد norwegian

  1. noun A native or inhabitant of Norway
    Synonyms:
    norseman norse
  1. adjective Of or relating to Norway or its people or culture or language
    Synonyms:
    norse

ارجاع به لغت norwegian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «norwegian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/norwegian

لغات نزدیک norwegian

پیشنهاد بهبود معانی