امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nosing

American: ˈnoʊzɪŋ British: ˈnəʊzɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    nosed
  • شکل سوم:

    nosed
  • سوم‌شخص مفرد:

    noses

معنی‌ها

noun
لبه‌ی پله (که به‌طور معمول قدری از بقیه‌ی آن جلو آمده‌تر است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
noun
تسمه یا نوارهی فلزی یا پلاستیکی (که با آن لبهی پله را میپوشانند تا از لغزش جلوگیری شود)
noun
هر پیش آمدگی مانند لبهی پله
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nosing

  1. verb Search or inquire in a meddlesome way
    Synonyms:
    snooping scenting poking prying winding spying sniffing smelling inspecting muzzling muffling investigating meddling gifting detecting conking searching billing intruding
  1. verb To perceive with the olfactory sense
    Synonyms:
    whiffing snuffing sniffing smelling scenting
  1. verb Rub noses
    Synonyms:
    nuzzling

ارجاع به لغت nosing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nosing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nosing

لغات نزدیک nosing

پیشنهاد بهبود معانی